دانلود اقدام پژوهی چگونه توانستم اختلالات رفتاری دانش آموزم (مینا) را در زنگ ورزش برطرف نمایم؟
فرمت فایل word و قابل ویرایش
تعداد صفحات 24 صفحه
قیمت 2500 تومان
قسمتی از مجموعه
مقدمه :
اختلالات رفتاری دانش آموزان ، یکی از مسائلی است که معمولاً معلمان با آن مواجه هستند . یکی از عوامل بازدارنده در امر تحصیل ، اختلالات رفتاری می باشد . معلّمان در برابر اختلالات رفتاری ، به شکل های متفاوتی از خود عکس العمل نشان می دهند . برخی از معلّمان آنان را به شدّت سرکوب می کنند . بعضی از معلمان ، در مقابل آنان کو تاه می آ یند ؛ بعضی دیگر آنان را به حال خود رها می کنند . امّا واقعیت این است که در این حالت مشکل ادامه خواهد یافت و مشکلات دیگری نیز به دنبال خواهد آورد .
به نظر می رسد راه منطقی این است که وقتی مشکلی در کلاس پیش می آید ؛ بهتر است ابتدا آن مشکل شناسایی شود سپس به صورت علمی مورد بررسی قرار گیرد . بعد از آن راه حل هایی جهت رفع مشکل پیدا کرده و به صورت عملی آن مسئله رفع گردد.
توصیف وضعیت موجود و تشخیص مسئله
دانش آموزی به نام مینا با انجام اختلالات رفتاری توجه مرا به خود جلب نمود.این مسئله علاقمندی مرا به حل مشکلات ومسائلی که درروند آموزش اخلال ایجاد می کرد دوچندان نمود ، لذا تصمیم گرفتم از تخصص لازم خود در زمینه حل مشکلات دانش آموزان بیشترین بهره را بگیرم وتمام تجربیا ت چندساله خود را در جهت زدودن اختلالات رفتاری دانش آموزان بکار برم ، برای آشنایی بیشتر با وضعیت اخلاقی دانش آموزان پرونده های آنان را در آغاز سال سال تحصیلی مورد مطالعه قرار دادم . همچنین در مورد خصوصیات اخلاقی دانش آموزان از معلمان سال قبل سوالاتی را مطرح نمودم تا اطلاعات لازم در مورد دانش آموزان را بدست آورم. در همان ماه اول، اولین جلسه توجیهی وتعامل با اولیا را جهت شناسایی بیشتر دانش آموزان ومشکلات ومسائل رفتاری وبیماریهای خاص آنها برگزار نمودم وهمه را در دفتر جداگانه ای نوشتم تا برنامه ریزی لازم را به عمل بیاورم . همه دانش آموزان سال قبل در همین مدرسه بودند وظاهرا مشکلات خاصی نداشتند تا اینکه به نام یکی از دانش آموزان رسیدم که گویا سال قبل در مدرسه هم شیفت خودمان بوده ومعلم سال قبل از وی ناراضی بود وقتی از معلم سال قبل درمورد مینا پرسیدم به من گفت : با او کاری نداشته باش ؛ دانش آموز شلوغ، تنبل ، بی انضباط ، غیر قابل کنترل و ....به او مارکهای متعددی زد وقتی برای اولین بار به کلاس رفتم از دانش آموزان خواستم خودشان را معرفی نمایند وقتی نوبت به فرد مورد نظر رسید ، دانش آموزی را مشاهده کردم با ظاهری خواب آلود وبی تفاوت که گوشه کلاس نشسته بود . با صدای بلند اما غیر عادی خودش را معرفی کرد ، وقتی نوبت به دیگری که کنار او بود رسید از من خواست که به او بگویم آرامتر خودش را معرفی کند او گفت :من حوصله سروصدای آنها را ندارم واگر کسی حرف می زد اورا مسخره می کرد وبا او دعوا می کرد برای اینکه علت رفتارهایش رابیشتر درک کنم رفتارهای او را زیر نظر گرفتم وقتی از مدیر ومعاون هم در باره رفتارهای او سوالاتی نمودم آنان نیز به رفتارهای نابهنجار او از جمله شلوغی غیر نرمال ، مسخره کردن دیگران ، آزار رساندن به دیگر دانش آموزان ، بی حوصلگی ، فحش دادن به دیگران ، لجبازی ، تنبلی ، عدم نظم وانضباط در مراسم آغازین مدرسه اشاره نمودند. در جلسه تعامل اولیا مادرش اشاره کرد که او قبلا خیلی بهتر بود اما یکدفعه احساس حسادت به برادر کوچکترش که تازه متولد شده بود پیدا نمود . گفت فکر کنم بخاطر اینکه ما از شهر دیگری آمده ایم دلتنگ دوستانش است.
برای پی برن به واقعیت مسئله ، مادر ایشان را به آموزشگاه دعوت کردم وقتی برای دومین بار به مدرسه آمد با ناراحتی گفت: خانم من مشکلات فرزند دوم را دارم ونمی توانم مرتب به مدرسه بیایم هرکاری دارید با نامه اطلاع دهید، به اوگفتم : درمورد رفتارهای نابهنجار دخترش چه اطلاعاتی می توانید به من بدهید ؟ خیلی ناراحت شد وبا بی تفاوتی گفت: شما فکر می کنید بچه ی من از لحاظ عقلی مشکلی دارد به من می گویید باید اورا با کمک هم درمان کنیم ؟فرزندم هیچ گونه بیماری ندارد شما فکر می کنید او دیوانه است ؟ ابتدا سعی کردم اورا آرام کنم وقتی کمی آرام شد به اوگفتم هرگز بلکه اونیاز به کمک دارد . از اوپرسیدم اخلاق او در خانه چطور است ؟ ایشان گفت خانم او خیلی بد اخلاق است وهمیشه برادر کوچکش را می زند به حرف من گوش نمی دهد خلاصه از دست او خسته شده ایم از او خواستم که همکاری لازم را درمورد اصلاح رفتارها ی دخترش را با ما بکند ولی ایشان گفت : مقصر من نیستم لطفا من را دیگر برای این به مدرسه دعوت نکنید چون رفتارهای او اصلاح نمی شود . بنابراین متوجه شدم که نمی توانم به کمک ایشان امیدوار باشم .وقتی تامل نمودم اطلاعات زیرجهت حل مشکل درذهنم به صورت سوال تداعی شد:
1-2- آیا تربیت غلط او، موجب اختلال رفتاری ایشان شده است ؟
2-2- آیا به خاطر روایط غلط با او، ایشان دچار خود پنداری منفی از خود شده است؟
3-2- آیااو دچار کمبود محبت شده است؟
4-2- آیاوی با رفتارهای خویش می خواهد د یگران را به خود متوجه سازد؟
5-2- چه راه حل هایی برای مشکل وجود دارد؟
6-2- چه نیروها یا چه کسانی می توانند در حل مشکل کمک کنند؟
7-2- من چگونه خود را تغییر دهم که مورد قبول اوباشم ؟
گرد آوری اطلاعات ( شواهد- ا )
برای گرد آوری اطلاعات روشهای متعددی وجود داشت پژوهش ، از چند روش به صورت ترکیبی برای جمع آوری اطلاعات استفا ده نمودم . در این پژوهش روشهای مشاهده ، مشاهده مشارکتی و مصاحبه را انتجاب شده است. از طریق مشاهده رفتارهای او را در زنگ ورزش زیر نظر گرفته واطلاعات لازم را جمع آوری نمودم و از طریق مشاهده مشارکتی تغییراتی که در نتیجه ارتباط با من ایجاد می گرد ید وتا ثیراتی که متغیرها، بر ایشان می گذاشت مورد مشاهده قرار گرفت ؛ و با مصاحبه با معلم سابق ومدیر ومعاون ومادر در مورد سابقه رفتاری اواطلاعات لازم بدست آمد . او نظم کلاس را بر هم می زد ود رچنین محیطی آموزش امکان پذ یر نبود. ابتدا احساس کردم شاید ضعف از خودم باشد که ایشان اینچنین می کند و سراغ معلم سال قبل او رفتم تامرا دید خندید وگفت : میدانم چه می خواهید وادامه داد که این دانش آموز بسیار تنبل ژولیده نامرتب وپرخاشگر بود به اصرار مدیر ومادرش برای اینکه از آموزش باز نماند ایشان را به کلاس بالا ارتقا دادیم وقراربود که خانواده اش در طول تابستان با او کار کنند.سپس او اشاره ای به انواع برخوردها وتاکتیکهایی که برای مبارزه با رفتارهای غلط دانش آموزان بلد بود نمود و در آخر برایم دعا کرد وگفت : امیدوارم امسال مثل سال قبل من دچار سردرگمی وضعف اعصاب نشوی ، درکلاس درس وقتی به خاطر کار های نابهنجارش به او تذکر می دادم ایشان با لحن بدی به من جواب می داد یک روز از او خواستم که به خاطر بی ادبی اش نسبت به من ، معذرت بخواهد این کار را نکرد ،بچه بسیار لجباز وکج خلقی بود مجبور می شدم نصف زنگ ورزش را برای آرام کردن او ومیانجیگری دعواهای او با بچه ها در محوطه ورزش بگذارم. مرتبا با خود می اند یشیدم چرا؟ چگونه می توانم ؟تا اینکه به خود م گفتم ؛ این بچه که تقصیری ندارد بلکه روابط غلط خانوادگی اورا بدین شکل بار آورده است در واقع او دچار مشکلات رفتاری وروانی است که باید حل شوند . لذا مسئله را با یکی از مشاوران ارشد منطقه در میان گذاشتم ایشان راهنماییهای لازم را جهت حل مشکل ارائه نمود . سپس با دو تن از مشاورین همکار در سالهای قبل در این زمینه مشورت کردم آن ها نیز راهنمایهای لازم را عرضه داشتند . بعد به د نبال کتابهای روانشناسی اختلالهای رفتاری، روانشناسی رشد ، روابط انسانی در آموزشگاه و تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته بود رفته ومورد مطالعه قرار دادم تا ببینم مشکل را چگونه می توانم حل نمایم . در واقع من خودم را چگونه تغییر دهم تا رفتارهای او تغییر کند. او دانش آموزی است که رفتارهای ایشان مغایر با مقررات کلاس می باشد . وقتی مشاهدات من کامل می شد نتایج زیر خود را نشان میداد:
- همیشه دانش آموزان را مسخره می کند.
- او هر روز با دانش آموزان دعوا می کند.
- او معمولاً در محوطه بازی صدای حیوانات را در می آورد.
- اودر خانه و مدرسه بد اخلاق است.
- او از نظر ورزشی اصلا حوصله انجام حرکات نرمشی را نداشت.
- او بی حوصله است.
- روابط والدین با او غلط بوده است.
- معلمین به او توجه لازم را نکرده اند.
- معلمین به تفاوتهای فردی ایشان توجه نکرده اند.
- بهداشت فردی را رعایت نمی کند.
- او دانش آموزی پررو و مغروری است.